به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از ایسنا، ارنست مونیز، وزیر سابق انرژی آمریکا و رئیس «ابتکار تهدید هستهای» که در مذاکرات برجام نیز حضور داشت، در مقالهای در یک نشریه آمریکایی، طرحی را برای مدیریت برنامه هستهای ایران و تقویت «امنیت و رفاه در خاورمیانه» پیشنهاد کرده است. این طرح با تأکید مقامات ایران بر غیرقابل مذاکره بودن غنیسازی در داخل کشور در تضاد است و پس از اقدام غیرقانونی غرب و بازگشت تحریمهای بینالمللی ارائه میشود.
مونیز در مقاله خود در نشریه فارنپالیسی نوشت که بازگشت تحریمهای بینالمللی، پایان رسمی توافق هستهای برجام را رقم زد؛ توافقی که تا پیش از خروج آمریکا در سال ۲۰۱۸، برنامه هستهای ایران را محدود کرده بود. به گفته او، این توافق اکنون به اندازهای تضعیف شده که دیگر قابل احیا نیست. وی بازگشت تحریمها را به دلیل نزدیک شدن تاریخ انقضای برجام و افزایش فعالیتهای هستهای ایران، از جمله تولید اورانیوم با غنای ۶۰ درصد و عدم همکاری با بازرسان بینالمللی، توجیهپذیر دانست. مونیز مدعی شد که اورانیوم ۶۰ درصد میتواند مستقیماً در بمب هستهای استفاده شود. او تأکید کرد که اگرچه ایران اولین طرفی نبود که تعهدات برجامی خود را کنار گذاشت، اما این اقدامات «خط قرمز را رد کرد».
این مقام سابق آمریکایی همچنین نوشت که حملات نظامی رژیم صهیونیستی و آمریکا به تأسیسات هستهای ایران در ژوئن گذشته، برنامه هستهای کشور را تضعیف کرد اما توانایی ایران برای ساخت سلاح اتمی را به طور کامل از بین نبرد. به عقیده مونیز، دستیابی به این هدف نیازمند دیپلماسی است.
پیش از این، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین ایران و محسن بهاروند، سفیر سابق ایران در انگلیس، طرحی با عنوان «مناره» ارائه کرده بودند. این طرح با هدف ایجاد سازوکاری برای فعالیتهای تحقیقاتی و صلحآمیز اتمی در خاورمیانه، به دنبال افزایش همکاریهای منطقهای و حرکت به سوی خاورمیانه عاری از سلاح اتمی و مقابله با برنامه نظامی هستهای رژیم صهیونیستی بود. این در حالی است که در طرح مونیز هیچ اشارهای به تسلیحات اتمی رژیم صهیونیستی نشده است.
پیشنهاد کنسرسیوم هستهای منطقهای
مونیز معتقد است که زمان کنونی برای آمریکا ایدهآل است تا با ایجاد یک رویکرد همکاریجویانه در زمینه انرژی هستهای در خاورمیانه، مسیر برنامه هستهای ایران را مشخص کند. بر اساس این طرح، واشنگتن و شرکایش به کشورهای منطقه کمک میکنند تا چرخه سوخت هستهای را به صورت مشترک توسعه دهند. این رویکرد در کنار بازرسیهای تقویتشده بینالمللی، ساخت بمب اتمی را برای هر کشوری دشوار و پرهزینه میسازد و همزمان استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای در زمینههای انرژی و پزشکی را ترویج میکند.
به گفته او، تغییرات اخیر شرایط را برای اجرای چنین طرحی فراهم کرده است. امارات متحده عربی چهار رآکتور هستهای ساخته، مصر و ترکیه در حال ساخت اولین رآکتورهای خود هستند و عربستان سعودی و اردن نیز به انرژی هستهای علاقه نشان دادهاند. حمایت بینالمللی نیز افزایش یافته است؛ بهطوریکه بیش از ۳۰ کشور متعهد به سه برابر کردن ظرفیت انرژی هستهای تا سال ۲۰۵۰ شدهاند و نهادهایی مانند بانک جهانی، ممنوعیت سرمایهگذاری در این حوزه را لغو کردهاند.
مونیز مزیت اصلی این طرح را اطمینان از عدم دستیابی هر یک از کشورهای منطقه به سلاح هستهای میداند، زیرا چرخه سوخت میان چند کشور توزیع شده و فناوریهای حساس تحت کنترل چندجانبه قرار میگیرند. این طرح بر چهار اصل استوار است:
۱. دسترسی به برنامه هستهای صلحآمیز: ایران، عربستان، امارات و دیگر کشورهای منطقه به تمام جنبههای برنامه صلحآمیز هستهای دسترسی خواهند داشت.
۲. اطمینان از عدم پیگیری سلاح هستهای: نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی این اطمینان را تضمین میکند.
۳. نظارت و تأیید قویتر: تنها کشورهایی که به پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای (انپیتی) پایبند هستند و اقدامات نظارتی سختگیرانهتر را میپذیرند، میتوانند مشارکت کنند.
۴. حمایت فنی و مالی آمریکا: واشنگتن و شرکایش از توسعه انرژی هستهای منطقهای حمایت خواهند کرد.
مدیریت چرخه سوخت و جلوگیری از اشاعه
وزیر سابق انرژی آمریکا پیشنهاد میکند که برای تأمین سوخت رآکتورها، کشورهای عضو چرخه سوخت را تقسیم کرده و هرکدام مسئولیت یک مرحله خاص را بر عهده بگیرند. به عنوان مثال، عربستان میتواند میزبان تأسیسات تبدیل اورانیوم و امارات میزبان تولید سوخت باشد.
مونیز با حساس خواندن مرحله غنیسازی، مدعی شد که ایران بیش از ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد تولید کرده که هدف غیرنظامی ندارد. او پیشنهاد میکند برای جلوگیری از تکرار این موضوع، غنیسازی در خاک ایران انجام نشود. به جای آن، سازمان ملل میتواند یک جزیره در خلیج فارس یا زمینی در کشوری مانند عمان را برای ۹۹ سال اجاره کند تا فعالیتهای غنیسازی تحت نظارت آژانس انجام شود. همچنین، ایجاد بانکهای سوخت منطقهای، دسترسی کشورها به سوخت را تضمین خواهد کرد.
این ادعاها در حالی مطرح میشود که ایران بارها بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود تأکید کرده و رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز این موضع را تأیید کرده است.
برای بستن مسیر تولید پلوتونیوم، کشورها باید متعهد شوند که سوخت مصرفشده را بازفرآوری نکنند. نظارتها نیز باید علاوه بر پروتکل الحاقی، شامل تکنیکهای پیشرفته برای تشخیص سریع فعالیتهای اعلامنشده باشد. مونیز میگوید مزیت این طرح آن است که همه کشورها، نه فقط ایران، محدودیتها و شفافسازیهای یکسانی را میپذیرند.
سرنوشت اورانیوم غنیشده ایران
مونیز مدعی شده است که برای تحقق این طرح، ایران باید اورانیوم ۶۰ درصدی خود را از بین ببرد و همکاری با آژانس را به سطح برجام بازگرداند. در مقابل، آمریکا و اروپا سرمایهگذاری در ایران، از جمله در پروژههای هستهای، را تسهیل خواهند کرد.
او افزود ایران میتواند تا زمان راهاندازی چرخه سوخت منطقهای، غنیسازی را به صورت کنترلشده (محدود به ۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم با خلوص کمتر از ۵ درصد) ادامه دهد. در ازای پایان غنیسازی در خاک ایران، آمریکا و اروپا به توسعه برنامه انرژی صلحآمیز این کشور کمک خواهند کرد.
مونیز در پایان مقاله خود نوشت که این تلاش آسان نخواهد بود اما در نهایت، امنیت و رفاه اقتصادی آمریکا، ایران و تمام خاورمیانه را در مسیری پایدارتر قرار خواهد داد.
منبع: ایسنا


























