تاریخ : دوشنبه, ۲۶ آبان , ۱۴۰۴ Monday, 17 November , 2025

برجام در سراشیبی سقوط؛ مبادا اعتماد عمومی خدشه‌دار شود

  • کد خبر : 101107
  • ۰۵ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۳۵
برجام در سراشیبی سقوط؛ مبادا اعتماد عمومی خدشه‌دار شود

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از عصر ایران، با شکسته شدن توافق برجام، مخالفان آن آسوده‌خاطر شدند. فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد، بدون شک، یکی از دشوارترین مراحل تاریخ معاصر ایران به شمار می‌رود. با این حال، هر بحرانی فرصتی را برای بازنگری و بازسازی فراهم می‌آورد. […]

به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از عصر ایران، با شکسته شدن توافق برجام، مخالفان آن آسوده‌خاطر شدند. فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد، بدون شک، یکی از دشوارترین مراحل تاریخ معاصر ایران به شمار می‌رود. با این حال، هر بحرانی فرصتی را برای بازنگری و بازسازی فراهم می‌آورد.

اکنون پرسش این است که چگونه می‌توان از این شرایط سخت عبور کرد و کشور را در مسیر پایداری و توسعه حفظ نمود؟ پاسخ را باید در مهم‌ترین عوامل قدرت ملی، یعنی تاب‌آوری اجتماعی جست‌وجو کرد. تاب‌آوری، صرفاً نتیجه مقاومت ظاهری یا شعارهای پرشور نیست، بلکه ریشه در رضایت و مشارکت واقعی مردم دارد. جامعه‌ای که احساس کند دیده می‌شود، صدای آن شنیده می‌شود و خواسته‌هایش در سیاست‌ها منعکس می‌شود، در زمان‌های دشوار نیز سرمایه اجتماعی خود را به کار می‌گیرد و پشتیبانی برای عبور از بحران‌ها فراهم می‌کند.

هنوز امید وجود دارد، اما برای حفظ آن باید به خواسته‌های مردم توجه کرد. تورم بالای ۴۰ درصد در شش سال گذشته، توان مردم را تحلیل برده است. جامعه‌ای که به حاشیه رانده شود و توجهی به مشکلاتش نبیند، به تدریج از نظام سیاسی فاصله می‌گیرد و در لحظات حساس، سرمایه اجتماعی خود را دریغ می‌کند.

در چنین وضعیتی، حتی بهترین برنامه‌های جامع نیز بدون پشتوانه باقی می‌مانند. راه حل این بحران، تقویت رابطه اعتماد میان دولت و جامعه است. اعتماد، سرمایه‌ای است که می‌تواند فشارهای خارجی را خنثی کند و ایران را به سوی آینده‌ای امن‌تر هدایت کند. یکی از دلایل اصلی به بن‌بست رسیدن پرونده هسته‌ای، سیاسی کردن آن و استفاده از آن در رقابت‌های سیاسی داخلی بود.

تجربه سال‌های گذشته نشان داده است که هرگاه منافع ملی در خدمت رقابت‌های گروهی قرار گرفته، کشور هزینه‌های سنگینی پرداخته است. منافع مشترک سودجویان تحریم در داخل و خارج، افراد نفوذی و عوامل دشمن در نهادهای اقتصادی وابسته به دولت، نقطه ضعف جمهوری اسلامی است.

امروز که ایران در یک مقطع تاریخی ایستاده است، باید به خاطر خدا و منافع مردم شریف ایران، از سیاست‌بازی‌های حزبی دست کشید. دولت نمی‌تواند به طور مستقیم بر جامعه تأثیر بگذارد، مگر اینکه نخبگان متقاعد و همراه باشند. اگر برنامه‌ای برای اداره کشور وجود دارد، ابتدا باید نخبگان آن را بدانند و باور کنند تا جامعه نیز با فاصله کمی همراه شود.

امروزه، یکی از کمبودهای جدی، همین ناآگاهی نخبگان از برنامه‌های آینده است. پیشنهاد واضح این است که مسئولان به طور شفاف توضیح دهند که برنامه کشور برای عبور از شرایط جدید چیست.

جامعه‌ای که نداند به کجا می‌رود، دچار اضطراب و بی‌اعتمادی می‌شود. یک جامعه‌شناس حق دارد از این میزان خوشحالی برخی گروه‌ها از شکست رقیب سیاسی در مقابله با تحریم‌ها تعجب کند، در حالی که مردم زیر بار فشارهای اقتصادی کمر خم کرده‌اند و این شادی‌ها بیش از هر چیز نشان‌دهنده از دست رفتن حسگرهای هشداردهنده است.

این تفاخرها را با احساس ناامیدی در میان جوانان و طبقه متوسط مقایسه کنید. اگر تندروها مهار نشوند، وحدت ملی به ابزاری در دست سیاست‌مداران تبدیل خواهد شد. آنها یا عوامل نفوذی دشمن هستند یا از روی نادانی نمی‌دانند که کشور در معرض فرسایش تمدنی قرار دارد.

امروز دو دیدگاه در مورد آینده ایران وجود دارد: اول، جریانی که تحریم و فشار را نشانه حقانیت خود می‌داند و از سنت تاریخی انزوای ایران الهام می‌گیرد.

در مقابل، دیدگاه دیگری وجود دارد که معتقد است این رویکرد با الزامات دنیای امروز سازگار نیست و تنها نتیجه آن رکود اقتصادی و فرسودگی اجتماعی است. این دو دیدگاه در جامعه با هم بحث می‌کنند، اما در سطح تصمیم‌گیری، دیدگاه اول غالب است. اقتصاد ملی ما نیز درگیر ذی‌نفعان بزرگ رانت‌های ارزی و انرژی است. بنابراین، اولین اقدام دولت باید اصلاح سیاست‌های رانتی برای ایجاد حس حرکت به سوی عدالت اقتصادی باشد. این اصلاحات، هرچند کوچک، می‌تواند نشانه‌ای از جدیت دولت برای دفاع از حقوق اکثریت مردم باشد.

رسانه ملی نیز اگر می‌خواهد به ملی بودن خود پایبند باشد، باید از جانبداری حزبی دوری کند و همه جریان‌های درون حاکمیت را به یک اندازه خودی بداند. نکته مهم این است که در تصمیمات کلان کشور، به ندرت پرسشی شفاف و مستقیم از مردم مطرح شده است. در حالی که اگر چنین فرصتی فراهم شود، مشکلات بزرگی می‌تواند حل شود.

بسیاری از مسئولان به نام مردم صحبت می‌کنند، اما نظر واقعی آنها به ندرت به شیوه‌ای دموکراتیک و روشن پرسیده شده است. اگر در یک موضوع حیاتی، نظر و خواسته عمومی به طور مستقیم سنجیده شود، همان نظر برای مسئولان نیز معتبر خواهد بود و به ابزاری قانونی برای رفع موانع بزرگ تبدیل می‌شود.

احترام به نظر واقعی مردم، نشانه بلوغ و پختگی نظام سیاسی است. در واقع، پرسیدن از مردم و شنیدن صدای آنها، بزرگ‌ترین سرمایه برای غلبه بر مشکلات و ترمیم اعتماد ملی خواهد بود. تاریخ نشان داده است که هرگاه مردم احساس کرده‌اند که نظرشان اهمیت دارد، پشتیبان بزرگی برای تصمیمات دشوار و روزهای سخت بوده‌اند.

اگر دولت بتواند سازوکاری برای گردش نخبگان و حضور نسل‌های جدید فراهم کند، امید اجتماعی دوباره زنده خواهد شد. با وجود همه مشکلات، این واقعیت پابرجاست که امید در رگ‌های میهن جاری است. تاریخ بارها نشان داده است که این ملت می‌تواند از گردنه‌های دشوار عبور کند، به شرطی که مسئولان به جای بازی‌های حزبی، به مردم تکیه کنند و از ظرفیت‌های ملی بهره ببرند. اگر امروز صداهای مختلف جامعه شنیده شود و راهی برای مشارکت واقعی مردم باز شود، ایران نه تنها از این بحران عبور خواهد کرد، بلکه آینده‌ای روشن‌تر از همیشه در انتظارش خواهد بود. امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند یک دیدگاه راهبردی هستیم که از دل مردم بجوشد و برای مردم تصمیم بگیرد. توافق برجام شکست خورد، اما امید مردم به ایران همچنان پابرجاست و هرگز از بین نخواهد رفت.

منبع: عصر ایران

لینک کوتاه : https://akhbarjahan.news/?p=101107
 

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.