به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از عصر ایران، این روزها، مفهوم بازدارندگی در ایران فراتر از یک واژه در فرهنگ لغت، به اصطلاحی چندوجهی تبدیل شده است که در مباحثات سیاسی، عناوین خبری، شبکههای اجتماعی، سخنرانیهای رسمی و حتی در گفتوگوهای روزمره مردم به گوش میرسد: «آیا بازدارندگی داریم یا خیر؟»
در ادبیات روابط بینالملل، «بازدارندگی» مفهومی است که هم به عنوان یک اصطلاح فنی نظامی اهمیت دارد و هم به عنوان واژهای رایج وارد زبان سیاست، رسانهها و فرهنگ عمومی شده است. امروزه در ایران، از مذاکرات هستهای و تنشهای منطقهای گرفته تا قطعی برق و صفهای طولانی بنزین، در همه جا صحبت از بازدارندگی است. به نظر میرسد این واژه، به معیار سنجش قدرت و اعتبار ملی تبدیل شده است.
اما سوال اساسی این است که بازدارندگی چیست؟ آیا تنها در قدرت نظامی خلاصه میشود یا ابعاد دیگری نیز دارد؟ به عبارت دیگر، آیا بازدارندگی صرفاً به موشکهای قارهپیما و بمبهای سنگین محدود میشود یا مفهومی گستردهتر را در بر میگیرد؟ اگر بازدارندگی را فقط با تعداد پرتابگرها یا حجم صدای رژههای نظامی تعریف کنیم، دچار یکبعدینگری شدهایم. تجربه تاریخی جنگها، بحرانهای انرژی، تهدیدهای سایبری و حتی رفتار مردم در شرایط دشوار نشان داده است که بازدارندگی یک «اکوسیستم» است.
در ابتدا، بازدارندگی با مفهوم بمب هستهای گره خورده بود. جنگ سرد به جهانیان آموخت که قدرت تخریب میتواند از تخریب جلوگیری کند. فرمول ساده بود: تهدید به مجازاتی که آنقدر بزرگ باشد که طرف مقابل جرأت اقدام نکند. اما در همین جا، اولین مشکل نمایان شد: اگر بازدارندگی فقط بر مبنای «مجازات» استوار باشد، همواره در آستانه فاجعه قرار دارد. کافی است طرف مقابل باور کند که تهدید تو خالی است، در این صورت بازدارندگی از بین خواهد رفت.
جمله معروف توماس شلینگ، نظریهپرداز برجسته بازدارندگی، توضیح میدهد که مسئله قبل از شروع جنگ آغاز میشود: چگونه علامت دهیم که طرف مقابل متوجه شود هزینه حمله بیشتر از منفعت آن است و مهمتر از آن، بداند که شما در اجرای تهدید خود جدی و توانمند هستید. اگر مجبور به جنگ شوید، بازدارندگی شکست خورده است.
به همین دلیل، نسل دوم نظریهپردازان بازدارندگی بر «انکار» تأکید کردند؛ یعنی ناممکن ساختن موفقیت مهاجم. اگر کسی مطمئن باشد که حتی پس از حمله نیز به نتیجهای نخواهد رسید، اصلاً وسوسه حمله به او دست نخواهد داد. بنابراین، بازدارندگی امروزه فراتر رفته و معنایی چندلایه پیدا کرده است. بازدارندگی نه تنها توان شلیک، بلکه توان ادامه زندگی پس از شلیک است؛ نه تنها قدرت سخت، بلکه تابآوری اجتماعی، انسجام سیاسی، مشروعیت حقوقی و حتی طنز مردم در روزهای سخت را نیز شامل میشود.
حال اگر بخواهیم بازدارندگی را از یک «شعار» به یک «شاخص» تبدیل کنیم، باید آن را به گونهای تعریف کنیم که قابل اندازهگیری باشد. به عبارت ساده، بازدارندگی از شعار آغاز میشود، اما فقط با شاخصها ماندگار میشود.
در این مقاله، بازدارندگی نه به عنوان یک ابزار صرفاً نظامی، بلکه به عنوان یک «ماتریس یکپارچه» مورد بررسی قرار میگیرد.
در این ماتریس، پنج بعد حیاتی (نظامی، سایبری/اطلاعاتی، اقتصادی/فناورانه، خدمات حیاتی و مشروعیت/هنجارها) در کنار پنج روش اصلی (انکار، مجازات، درهمتنیدگی، هنجار و تابآوری) قرار میگیرند. حاصل این ترکیب، تصویری چندبعدی است که نشان میدهد بازدارندگی فقط هنر تهدید نیست، بلکه هنر قانعکردن، مقاومتکردن و ادامه دادن زندگی در سختترین شرایط است.
برای تبدیل بحث نظری به شاخص عددی، میتوان یک ماتریس پنج بعد در پنج روش ایجاد کرد.
پنج بعد:
بعد به معنای عرصه یا حوزهای است که بازدارندگی در آن شکل میگیرد. هر بعد، یک زمینه کلان است که در آن کشور میتواند قدرت و اثر بازدارنده ایجاد کند. در مدل ۵×۵، پنج بعد در نظر گرفته شدهاند:
۱) سختافزار نظامی: تواناییهای دفاعی و تهاجمی در میدان جنگ (موشک، ارتش، پدافند، تسلیحات).
۲) سایبر/اطلاعات: زیرساخت دیجیتال، جنگ سایبری، دادهها و روایتهای اطلاعاتی.
۳) اقتصاد/فناوری: منابع مالی، تجارت، فناوری و نوآوری که میتواند بازدارنده یا آسیبپذیر باشد.
۴) خدمات حیاتی/زیرساخت: انرژی، آب، غذا، حملونقل، سلامت؛ یعنی ستونهایی که زندگی روزمره بر آنها استوار است.
۵) مشروعیت/هنجار اجتماعی: اعتماد عمومی، هنجارهای اخلاقی و قوانین که به کشور سرمایه معنوی و سیاسی میدهند.
پنج روش:
روشها، پنج سازوکاری هستند که در هر بعد برای ایجاد بازدارندگی مورد استفاده قرار میگیرند. روشها توضیح میدهند که چگونه در آن بعد، دشمن را از حمله منصرف میکنیم. پنج روش اصلی عبارتند از:
۱) انکار (Denial): سخت کردن موفقیت دشمن؛ به طوری که حتی اگر حمله کند، نتیجه نگیرد (مانند پدافند یا مقاومسازی زیرساختها).
۲) مجازات (Punishment): تهدید معتبر به تحمیل هزینه سنگین بر دشمن در صورت حمله (مانند پاسخ موشکی یا تحریم متقابل).
۳) درهمتنیدگی (Entanglement): گره زدن منافع طرف مقابل به منافع خود، به طوری که حمله به ما به ضرر خودش تمام شود (مانند اقتصاد مشترک یا اتحاد منطقهای).
۴) هنجار (Norms): استفاده از قواعد و ارزشهای اخلاقی/حقوقی که حمله به ما را پرهزینهتر میکند (مانند منع حمله به بیمارستانها یا احترام به اماکن مذهبی).
۵) تابآوری (Resilience): توان ادامه کار و بازسازی سریع پس از ضربه (مانند ژنراتورهای اضطراری، اعتماد عمومی، ذخایر استراتژیک).
به زبان ساده:
بعد = کجا؟ عرصهای که بازدارندگی در آن مهم است.
روش = چگونه؟ سازوکاری که در آن عرصه برای منصرف کردن دشمن به کار میرود.
در ماتریس (۵×۵) بازدارندگی، ۲۵ خانه ایجاد میشود که هر خانه یک «ترکیب» از بعد و روش است و هر ترکیب یک سیاست مشخص برای بازدارندگی میسازد. برای هر یک از این ۲۵ خانه، میتوان یک نام علمی و تعریف دقیق ارائه کرد تا درک آن آسانتر شود.
برای تبدیل این ۲۵ خانه ماتریس بازدارندگی از شعار به شاخص و از شاخص به «نمره»، باید یک روش امتیازدهی و وزندهی طراحی کنیم. به عبارت ساده، باید بتوانیم تشخیص دهیم کدام خانه ضعیف، کدام قوی و کدام حیاتیتر است.
به هر بعد یک وزن کلان اختصاص میدهیم (جمع وزنهای ابعاد باید ۱۰۰٪ شود). به عنوان مثال:
نظامی: ۲۵٪
سایبری: ۲۰٪
اقتصاد: ۲۵٪
خدمات حیاتی: ۱۵٪
مشروعیت/هنجار: ۱۵٪
به هر روش نیز یک وزن اختصاص میدهیم (جمع وزنهای روشها باید ۱۰۰٪ شود). به عنوان مثال:
انکار: ۲۵٪
مجازات: ۲۰٪
درهمتنیدگی: ۱۵٪
هنجار: ۱۵٪
تابآوری: ۲۵٪
امتیازدهی به هر خانه (۰ تا ۵):
برای هر یک از ۲۵ خانه (باکس)، باید یک شاخص عینی تعریف کنیم و به آن نمره بدهیم. به عنوان مثال:
نظامی × انکار: نسبت پوشش پدافند هوایی کشور → امتیاز ۰ تا ۵
سایبری × تابآوری: میانگین زمان بازیابی خدمات اینترنت بعد از حمله → امتیاز ۰ تا ۵
اقتصاد × درهمتنیدگی: میزان وابستگی دوسویه به کریدورهای منطقهای → امتیاز ۰ تا ۵
مقیاس امتیاز: ۰ تا ۵
۰ = وضعیت بحرانی / وجود ندارد ۱ = خیلی ضعیف ۲ = ضعیف ۳ = متوسط ۴ = خوب ۵ = عالی
محاسبه «نمره نهایی بازدارندگی»:
فرمول کلی: {نمره بازدارندگی هر باکس} = {امتیاز باکس (۰ – ۵ )} * {وزن بعد} * {وزن روش}
مجموع امتیازات ۲۵ باکس، «شاخص بازدارندگی ملی» را تشکیل میدهد که در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ به دست میآید.
در نهایت، شاخص بازدارندگی ملی یک عدد ترکیبی است که میزان توان یک کشور برای منصرف کردن دشمن از حمله یا خرابکاری را در ترکیب پنج بعد و پنج روش نشان میدهد.
این شاخص چندبعدی، قابل اندازهگیری و پویا است و با تغییر شرایط، وزن هر بعد و روش تغییر میکند. همانطور که «شاخص تورم» یا «شاخص توسعه انسانی» یک عدد کلی برای اقتصاد و جامعه ارائه میدهند، «شاخص بازدارندگی ملی» نیز یک عدد کلی برای قدرت واقعی بازدارندگی کشور ارائه میدهد.
در پایان، شاید مهمترین تغییر ذهنی این باشد که بازدارندگی دیگر «صحنه رژه» نیست، بلکه «کیفیت زندگی» است.
منبع : عصر ایران


























