ایهود باراک: ترامپ از مسائل نظامی آگاهی ندارد و نتانیاهو جنگ بیهوده را ادامه میدهد
در تازهترین گفتوگوی تحلیلی، ایهود باراک، نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی، به نقد رویکردهای سیاسی و نظامی در پروندههای منطقهای پرداخت و ادعا کرد که واشنگتن در مسائل دفاعی و راهبردی از درک کافی برخوردار نیست. او همچنین تأکید کرد که نهادهای تصمیمگیرنده در اسرائیل به جای یافتن راهحلهای برد-برد، به مسیر ادامه جنگ و توسل به راهحلهای تندتر گرایش یافتهاند. تحلیلگرانی که به ارزیابی جنبههای مختلف این اظهارات پرداختهاند، بر این باورند که باراک به طور مشخص به بررسی تعویضناپذیر بودن ترکیب قدرتهای منطقهای و نقش ایالات متحده در تصمیمگیریهای اسرائیل اشاره کرده است.
باراک با بیان این دیدگاه، استدلال کرد که برخی طرفهای اروپایی و آمریکایی در بزنگاههای حساس امنیتی، به دلیل فشارهای داخلی و مصالح سیاسی خود، نتوانستهاند به درستی پیامدهای بلندمدت اقدامهای نظامی در میدان نبرد را بسنجند. او معتقد است که چنین رویکردی میتواند به شکلگیری بنبستهای غیرضروری در ناحیه منجر شود و به جای کاهش تهدیدها، دامنه بحران را گسترش دهد. به گفته او، فرماندهان و سیاستگذاران باید با رویکردی واقعبینانهتر به میدان نبرد نگاه کنند و از تداوم جنگی که به گفته او به نفع مخالفان میافتد، پرهیز نمایند.
در ادامه اظهارات، باراک با اشاره به نقش اصلی بنیامین نتانیاهو گفت که نخستوزیر فعلی برای فرار از جنبههای قانونی و بحران خدمتِ اجتماعی-دینی در نزد گروههایی از جامعه، به دنبال افزایش فشارهای نظامی است. او ادعا کرد که نتانیاهو از فرصتهای سیاسی برای به حاشیه رانده شدن پروندههای داخلی استفاده کرده و با انگیزههای استراتژیک، جنگ را به عنوان ابزار فشار و تحرک در مقابل بحرانهای داخلی به کار گرفته است. این تحلیل نگرانیهایی را درباره تأثیر درازمدت چنین استراتژیهایی بر ثبات منطقه و امنیت اسرائیل برمیانگیزد.
از منظر باراک، ادامه جنگ در غزه به هیچوجه به نفع اسرائیل نیست و احتمالا موقعیت این کشور را در باتلاقی عمیقتر از پیش فرو میبرد. او تأکید کرد که هدفگیریهای فرعی و بحرانهای انسانی در این روند، به جای کاستن از قدرت مقاومت، آن را تقویت خواهد کرد و به تصویر یک پیروزی نظامی در ذهن کادر سیاسی اسرائیل آسیب میزند. باراک هشدار داد که در چنین فضایی، گروههای مقاومت با الگوهای سازمانیافتهتر و پاسخهای خلاقانهتری میتوانند به مقاومت در برابر فشارهای خارجی ادامه دهند و در نتیجه، دامنهٔ درگیری گسترش یابد.
برخی از کارشناسان حاضر در گفتوگو با تحلیلگران سیاسی، با توجه به سابقهٔ باراک در رأس یکی از بزرگترین خطوط تصمیمگیری امنیتی در اسرائیل، این سخنان را به معنای بازنگری جدی در رویکردهای امنیتی میدانند. آنان میگویند که اظهارات باراک میتواند پاسخی به پرسشهای داخلی درباره مسیر صلح و امنیت باشد و نشان میدهد که برخی نخبگان سیاسی منطقه به دنبال بررسیهای عمیقتر درباره پیامدهای یک نبرد طولانی مدت هستند. با این حال، واکنشهای رسمی حاکمیتی به این اظهارات تاکنون گسترده نبوده و اغلب به صورت نیمهعلنی و بدون موضعگیری رسمی منتشر شده است.
در تبیین تحلیلهای نهایی، میتوان گفت که این نوع اظهارات، هرچند جنبههای انتقادی نسبت به رویکردهای فعلی دارد، اما از منظر امنیتی-استراتژیک، به بحثی مهم در مورد تعیین خطوط قرمز در میدان نبرد و روشهای جلوگیری از بحرانهای انسانی تبدیل میشود. به طور کلی، دیدگاههای مطرح شده از سوی باراک به دو محور اصلی میپردازد: نخست، ارزیابی دقیقتری از نقشهای سیاسی و نظامی در تصمیمگیریهای بزرگ؛ دوم، بازنگری در استراتژیهای برخورد با دشمنان و گروههای رقیب در منطقه که ممکن است در نتیجهٔ این بازنگری، به تغییراتی در رویکردهای دیپلماتیک و جنگی منجر شود.
این تحلیلها در حالی مطرح میشود که منطقه همچنان با چالشهای امنیتی جدی مواجه است و هر گونه تغییر در مواضع و رویکردهای رهبران سیاسی میتواند تبعات گستردهای در سطح منطقه و فراتر از آن داشته باشد. طرفداران رویکرد نرمتر و گفتوگو محور با تأکید بر حفظ جان شهروندان و بازگرداندن ثبات به ساکنان غزه و همچنین کاهش فشارهای انسانی، به دنبال یافتن راهکارهای دیپلماتیک هستند که از تداوم بحران جلوگیری کند. در عین حال، هواداران رویکرد قاطع و بازدارنده نیز بر حفظ خطوط قرمز و قدرت بازدارندگی تأکید میکنند تا فشارهای دشمنان محدود بماند و امنیت داخلی تقویت شود.
در پایان لازم به ذکر است که هر گونه ارزیابی دقیق از وضعیت کنونی نیازمند دسترسی به دادهها و مستندات گستردهتری است. اما به طور خلاصه میتوان گفت که اظهار نظرهای اخیر، یکبار دیگر این سوال را مطرح میکند: چگونه میتوان از تداوم درگیریهای پراکنده در خاورمیانه جلوگیری کرد و در عین حال از منافع امنیتی و انسانی جامعههای منطقه پاسداری کرد؟ پاسخ به این سوال، به تصمیمگیرندگان و منابع خبری بستگی دارد تا با شفافیت، تحلیل دقیق و رویکردی مسئولانه، چشمانداز بهتری از آیندهٔ امنیت منطقه ترسیم کنند.



























