به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از خبرآنلاین، چندی پیش، دختری جوان با مراجعه به مراجع انتظامی، خبر از ربوده شدن خود توسط راننده یک خودروی عبوری داد. او در اظهارات خود گفت: “صبح هنگام، سوار یک خودروی پژو شدم که رانندهاش مردی میانسال بود. به طور ناگهانی، راننده مسیر حرکت را تغییر داد و زمانی که من اعتراض کردم، با استفاده از یک چاقو مرا تهدید کرد. سپس، او مرا به پارکینگ یک منزل مسکونی منتقل کرد و با اجبار، چند سفته سفید امضا از من گرفت و همچنین طلاها و وسایل باارزشی که همراه داشتم را به سرقت برد. علاوه بر این، با استفاده از کارت عابربانک من، اقدام به خریدهای متعددی کرد. تقریباً به مدت دوازده ساعت در گروگان او بودم و در نهایت، مرا دوباره سوار خودرو کرد و در حاشیه یک خیابان رها کرد. تنها فردی که به او مظنون هستم، خواستگار سابقم است که از من کینه به دل دارد.”
همشهری آنلاین گزارش داد، به دستور مقام قضایی، کارآگاهان پلیس به تحقیق در مورد خواستگار سابق این دختر پرداختند. با وجود اینکه پسر جوان در ابتدا منکر هرگونه involvement در این سرقت بود، مدارک و شواهدی که توسط تیم تحقیق جمعآوری شده بود، نشان میداد که او در این ماجرا نقش داشته است. در نهایت، پسر جوان به ربودن دختر مورد علاقهاش اعتراف کرد و با دستور بازپرس جنایی، در اختیار ماموران انتظامی قرار گرفت.
پسر جوان که پیشتر نیز سابقه سرقت از منازل را داشته، اعتراف کرد که برای جلوگیری از شناسایی شدن، از گریم حرفهای استفاده کرده است. او در پاسخ به سوالات پلیس در خصوص انگیزه خود از این آدمربایی گفت: “من از او کینه به دل داشتم، زیرا با احساسات من بازی کرده بود. زمانی که متوجه شد که من سارق هستم، جواب منفی به من داد و از آن مهمتر، با نقشهای ماهرانه، طلا و دلارهایی را که از طریق سرقت به دست آورده بودم، از من دزدید.”
او در ادامه توضیح داد: “یکی از افراد بدخواه من، ماجرای سرقتهایم را به او گفته بود. البته من از زمانی که با شقایق آشنا شدم، تصمیم گرفتم که دیگر دست به خلاف نزنم. من به دروغ به او گفته بودم که در کار ساختوساز برج فعالیت میکنم و خانوادهام در خارج از ایران زندگی میکنند. برای جلب اعتماد بیشتر او، هر بار با یک خودروی اجارهای مدل بالا به دنبالش میرفتم. من به غیر از یک مادر پیر که در شهرستان زندگی میکند، کسی را در زندگی ندارم، اما وضعیت مالیام خوب است و از راه سرقت، تا قبل از این ماجرا، پول خوبی به دست آورده بودم.”
متهم در تشریح ماجرای سرقت اموالش توسط شقایق گفت: “شقایق دختر باهوشی بود و اصلاً به روی من نیاورد که فهمیده است من سارق هستم. یک روز به منزل من آمد و با خوراندن قهوه مسموم، مرا بیهوش کرد و تمام اموالی را که از طریق سرقت به دست آورده بودم، جمع کرد و با خود برد. من نمیتوانستم به پلیس شکایت کنم و بگویم که دزد به من زده است، از طرفی هم نمیتوانستم سکوت کنم و اجازه بدهم شقایق هر آنچه را که در این مدت به دست آوردهام، با خود ببرد. به همین دلیل، نقشه ربودن او را طراحی کردم.”
او در ادامه افزود: “برای اینکه مرا نشناسد، از یک گریمور حرفهای کمک گرفتم تا چهرهام را تغییر دهد و مرا به مردی حدوداً شصت ساله تبدیل کند. پس از آن، به عنوان مسافرکش، او را سوار خودرو کردم و به مخفیگاهم بردم و هرچه پول و طلا همراهش بود، از او گرفتم. البته در آنجا، او از صدایم به من شک کرد، اما فکر نمیکردم که شکایت کند.”
منبع : خبرآنلاین



























