به گزارش وبسایت اخبار جهان، نشست بزرگداشت علامه اقبال لاهوری با عنوان «علامه اقبال و ایران» به همت گروه زبان و ادبیات اردوی دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران، در تالار خلیج فارس این دانشکده برگزار شد.
جانالله کریمی رئیس این دانشکده در ابتدای این نشست، ضمن تشکر از حضور اساتید و دانشجویان ایرانی و اردوزبان، به سخنرانی پرداخت و گفت: علامه اقبال، شاعر و متفکری است که در دوران خویش، فراتر از مرزهای جغرافیایی و محدودیتهای زبانی زمانه میاندیشید. او میراث گرانقدری از خود به جای گذاشت که امروز سزاوار است با خوانشی نو و در چارچوب فضای فکری معاصر، مورد بازخوانی و بررسی قرار گیرد.
وی ادامه داد: اقبال با تکیه بر آموزههای عمیق اسلامی و نیز با بهرهگیری از فرهنگ و ادبیات غنی ایران — از مولانا و حافظ گرفته تا دیگر شاعران کلاسیک فارسیزبان — پلی معنوی و فکری بین شرق و غرب ایجاد کرد. آثار او امروز نه تنها در پاکستان، بلکه در سراسر جهان — و از جمله در ایران — بازتابی عمیق یافته است.
در ادامه این نشست، دکتر زاهد منیر عامر استاد اعزامی از دانشگاه پنجاب به تهران در سخنان خود به زبان اردو درباره رابطه دیرین ایران و پاکستان _به ویژه در عرصه فرهنگی و آکادمیک_ سخن گفت و سپس بخش دوم سخنانش را به فارسی آغاز کرد.
دکتر زاهد منیر عامر افزود: دلایل متعددی برای گرایش و علاقهی ما به اقبال لاهوری وجود دارد. نخست آنکه اقبال، شاعر انسانیت است. او به اصل بنیادین احترام به کرامت انسانی باور داشت، همانگونه که سعدی شیرینسخن سروده است: «بنی آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک گوهرند». این بینش را اقبال از قرآن مجید اقتباس کرده، آنجا که میفرماید: «و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا»
وی در ادامه با اشاره به آیات آفرینش شیطان و انسان از آتش و خاک و تکبر و سرکشی شیطان و سجده نکردن او به آدم افزود: در نگاه اقبال این نگرش برتریجویانه، مبنی بر برتر بودن آفرینش از آتش بر گل، یا تولد در منطقهای خاص، یا تعلق به عصر یا نسل معینی، دیدگاهی نادرست است. چرا که فضیلت و ارزشمندی به جغرافیا، نژاد، یا زمان وابسته نیست، بلکه به شخصیت و جوهر انسانی مرتبط است.
دکتر زاهد منیر عامر ادامه داد: اقبال به درستی میسراید: «بر نسب نازان شدن نادانی است / حکم او اندر تن و تن فانی است / جوهر ما با مقامی بسته نیست / باده تندش بجامی بسته نیست»
او افزود: اقبال لاهوری انسان را به خادم عشق شدن فرامیخواند و او را به بنده عشق بودن تشویق میکند. از دید او، بنده عشق، راه و روش خداوندی را برمیگزیند. اما شیوه خداوندی چیست؟ شیوه خداوندی آن است که او به همه بندگانش — مومن و کافر — مهربان و شفیق است. اقبال در این باره میسراید: «بنده عشق از خدا گیرد طریق / میشود بر کافر و مؤمن شفیق»
دکتر زاهد منیر عامر ادامه داد: از این رو، اقبال به برپایی جامعهای جهانی بر مبنای انسانیت باور دارد. او بنیاد این جامعه انسانی را در دیدگاه امت اسلامی متبلور میبیند. از نگاه او، دیدگاه انسانساز اسلام، فراتر از تمام تشخّصهای نژادی، گروهی و منطقهای است و برتری مییابد.
وی افزود: در دیدگاه اقبال، ملت به معنای واقعی — که او عمیقاً بدان معتقد است — همانا ملت مسلمانان است. بنیاد این ملت از نظر او بر وطن، نسل یا جغرافیا استوار نیست، بلکه بر اساس نظر و عقیده شکل می


























