به گزارش اخبار جهان به نقل از دیروزبان، زایندهرود، شریان حیاتی اصفهان، در طول تاریخ، دورههای متناوبی از خشکسالی را تجربه کرده است؛ پدیدهای که ریشه در عوامل طبیعی و انسانی دارد و به گفته کارشناسان، سابقهای چند صد ساله دارد. بررسیهای تاریخی نشان میدهد خشکسالی زایندهرود نه یک اتفاق جدید، بلکه بخشی از تاریخ پیچیده این رودخانه است که تحت تاثیر تغییرات اقلیمی و مدیریت منابع آبی قرار داشته است.
اولین شواهد خشکسالی این رودخانه به عصر صفویه و حتی قبل از آن بازمیگردد. کتاب حمزه اصفهانی از قحطی و خشکسالی شدید در سال ۳۲۳ هجری قمری در اصفهان خبر میدهد. خشکسالیهای تابستانی در طول دوره صفویه مکرر اتفاق میافتاد و زندگی مردم را به شدت تحت تاثیر قرار میداد. در آن دوره، طرحی جسورانه برای انتقال آب کارون به زایندهرود مطرح شد؛ طرحی که سنسون، سفیر فرانسه در دربار شاه سلیمان صفوی، از آن یاد کرده است. اما این طرح به دلیل مخالفت شیخ علی خان زنگنه، صدراعظم وقت، که نگران آسیب به محصولات کشاورزی مناطق تحت نفوذ خود بود، متوقف شد. با این وجود، اهمیت آب در دوره صفویه منجر به تدوین قوانین و نظامات دقیق آبرسانی شد، مانند طومار شیخ بهایی که نشاندهنده تلاش برای مدیریت بهینه منابع آبی است.
عصر قاجار نیز دوره بحرانی دیگری برای زایندهرود بود. خشکسالیهای چند ساله شدید، افزایش جمعیت و مدیریت ناکارآمد منابع آبی، به علاوه تغییرات اقلیمی، زندگی مردم اصفهان را به شدت تحت الشعاع قرار داد. در دوره ناصرالدینشاه، خشکسالی مداوم بخشهای وسیعی از رودخانه را خشکاند و منجر به قحطی و مرگ هزاران نفر شد؛ تا جایی که ظلال السلطان، حاکم اصفهان، از تعطیلی کامل بازارها و شرایط فاجعهبار مردم خبر میداد. عکسهای مستند عکاسانی مانند میناس، هولتزر و سوریوگین، گواهی بر این دوره بحرانی هستند و بستر خشک رودخانه در زیر پلهای تاریخی اصفهان را به تصویر میکشند.
خشکسالی زایندهرود در دوره قاجار، اقتصاد کشاورزی اصفهان را که ستون اصلی اقتصاد منطقه بود، به شدت تضعیف کرد و به افزایش فقر و مهاجرت منجر شد. طرح انتقال آب کارون بار دیگر مطرح شد، اما به دلایل سیاسی و فنی عملی نشد. سرانجام در سال ۱۳۲۷ شمسی، تونل کوهرنگ برای انتقال آب از سرچشمههای کارون به زایندهرود کلنگزنی شد و در سال ۱۳۳۲ به بهرهبرداری رسید. این پروژه تا حدی مشکل کمآبی را کاهش داد، اما خشکسالیهای مقطعی همچنان ادامه داشت.
از اواسط دهه ۱۳۷۰، با اجرای طرح انتقال آب به استانهای همجوار، به خصوص یزد (که فاز اول آن در اسفند ۱۳۷۸ به بهرهبرداری رسید)، زایندهرود به تدریج خشک شد. افزایش برداشت بیرویه آب، احداث تونلهای انتقال آب، کاهش بارشها و مدیریت نادرست منابع آبی، عوامل اصلی خشکی معاصر زایندهرود هستند. این امر نه تنها معیشت کشاورزان را تحت تاثیر قرار داده، بلکه به تالاب گاوخونی نیز آسیب جدی وارد کرده و بر گردشگری و محیط زیست منطقه تاثیر منفی گذاشته است. صدها هزار نفر در منطقه به دلیل این خشکسالی بیکار شدهاند و بسیاری مجبور به مهاجرت شدهاند.
در نهایت، میتوان گفت خشک شدن زایندهرود پدیدهای چندوجهی است که ریشه در عوامل طبیعی و انسانی دارد. در حالی که در گذشته خشکسالیهای طبیعی عامل اصلی بود، امروزه تصمیمات انسانی، مانند برداشت بیرویه و انتقال آب، نقش تعیینکنندهای دارند. حفظ این رودخانه حیاتی نیازمند مدیریت صحیح منابع آب، رعایت حقآبهها و توجه به تعادل اکولوژیکی و اجتماعی منطقه است.
منبع: دیروزبان



























