به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از هم میهن، نخستوزیر اسرائیل در اظهارات اخیر خود، توجهها را به شیوه جدیدی به برنامه موشکی ایران معطوف کرده است. او مدعی شد: «ایران در حال توسعه موشکهای بالستیک بین قارهای برای محدوده ۸۰۰۰ کیلومتر است. ۳۰۰۰ کیلومتر دیگر اضافه کنید آنها در نیویورک سیتی، واشنگتن، بوستون، میامی-حتی مارالاگو را زیر اسلحههای اتمی خود قرار میدهند!»
این اظهارات به معنای آن است که برنامه موشکی ایران به زودی به یک تهدید گسترده تبدیل خواهد شد. بر اساس این ادعا، اگرچه برد این موشکها اکنون به مناطق میانی اروپا میرسد، اما در آینده میتواند تمام اروپا، آفریقا، آسیا و در نهایت ساحل شرقی ایالات متحده را پوشش دهد. نخستوزیر اسرائیل با طرح این موضوع، تهدید موشکی را جایگزین مسئله هستهای ایران کرده است. پس از بمباران تأسیسات هستهای در جریان جنگ ۱۲ روزه، برنامه اتمی دیگر کارایی لازم برای تحریک افکار عمومی جهان علیه تهران را ندارد. به همین دلیل، اسرائیل تهدید جدیدی را مطرح کرده است.
اظهارات نتانیاهو به عنوان گام نخست در کارزار جدید آمریکا و اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ارزیابی میشود. به نظر میرسد طرف آمریکایی دیگر علاقهای به مذاکرات هستهای ندارد و برای برنامهای که آن را بمبارانشده میداند، نیازی به تبادل امتیاز نمیبیند. در این شرایط، نتانیاهو با تجربه خود در زمینه تبلیغات علیه برنامههای ایران، این رویکرد را در حوزه موشکی به عنوان یک پروژه جدید دنبال میکند.
این تهدید جدید در شرایطی مطرح میشود که احتمال بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه ایران وجود دارد. برنامه موشکهای بالستیک ایران تحت تحریمهای فصل هفتم سازمان ملل قرار دارد و این موضوع در مقایسه با برنامه هستهای، یک امتیاز برای طرف مقابل محسوب میشود. برنامه هستهای به دلیل دوگانه «استفاده صلحآمیز و نظامی» فضایی برای چانهزنی سیاسی فراهم میکرد، اما برنامه موشکی به عنوان ابزار اصلی دفاعی جمهوری اسلامی، قابل معامله نیست و این بنبست، پتانسیل تهدیدنمایی این موضوع را برای طرف مقابل افزایش میدهد.
همچنین با وجود مخالفت اعلامشده روسیه و چین با بازگشت تحریمها، اگر آمریکا تصمیم بگیرد بندهای مربوط به بازرسی محمولههای ایران را اجرایی کند، شرایط به سوی یک بحران عمیقتر حرکت خواهد کرد.
در حوزه منطقهای، مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا، و دونالد ترامپ، صلح در غزه را به نقش ایران مرتبط کردهاند. پمپئو دستیابی به صلح را وابسته به اجازه ایران دانست، در حالی که ترامپ گفت نشانههایی از تمایل ایران برای موفقیت توافق غزه وجود دارد. این اظهارات میتواند در صورت شکست مذاکرات صلح، فشار سیاسی و رسانهای را متوجه ایران کند. دلیل این امر آن است که موضع اعلامی ایران با روندهای سیاسی مورد حمایت کشورهایی مانند قطر و عربستان هماهنگ نیست.
در موضوع فلسطین، ایران و چند بازیگر غیردولتی در یک سو قرار گرفتهاند و مجموعه کشورهای منطقهای و فرامنطقهای در سوی دیگر ایستادهاند. حمایت جمهوری اسلامی از حماس در مقایسه با پشتیبانی سیاسی و مالی قطر و ترکیه از این گروه، ناچیز توصیف شده است. با این وجود، به دلیل تبلیغات طولانیمدت تهران درباره نقش و حمایت نظامی خود، اکنون دو سال پس از هفت اکتبر و با گذشت بیش از ۷۰۰ روز از وقایع منطقه، زمینه برای افزایش فشار بر ایران فراهم شده است.
منبع: هم میهن


























