به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از هممیهن، محمدامین کلاته، دانشجوی دانشکده متالورژی و مواد که دوستانش او را فردی شاد و باسواد توصیف میکنند، روز گذشته در قطعه نامآوران به خاک سپرده شد. او دستیار آموزشی بسیاری از اساتید بود. مادرش از دوستان محمدامین خواسته بود با لباسهای سفید یا رنگی در مراسم تشییع شرکت کنند و در تصاویر منتشرشده، دوستانش با لباس سفید بر پیکر او گل میریزند.
در پی این حادثه، رئیس دانشگاه تهران از توقف فعالیت آزمایشگاههای پرخطر خبر داد. روابط عمومی این دانشگاه اعلام کرد: «دانشجوی جانباخته طرحی خاص داشت و با دستگاهی ویژه کار میکرد و دورههای آموزشی لازم را دیده بود.»
اما به گفته دوستان محمدامین، کپسول هیدروژنی که منفجر شد، یک روز قبل از حادثه تعویض شده بود و خود او به جای تکنسین، آن را تحویل گرفته و تعویض کرده بود. آنها معتقدند: «تعویض کپسول یک کار تخصصی است و نباید توسط دانشجو انجام شود، اما این وظیفه به دانشجویان سپرده شده بود.» به گفته این دانشجویان، پروتکلهای ایمنی دیگری نیز در نگهداری کپسول رعایت نشده بود.
این اولین حادثه در کارگاههای دانشگاهی نبوده است. در سال ۱۴۰۱، صبا، دانشجوی دانشگاه علم و صنعت، بر اثر حادثهای در کارگاه تاسیسات دانشکده مکانیک، دچار آسیب جدی در یکی از دستانش شد. او میگوید: «تکنسینی که نتوانسته بود ایمنی را فراهم کند، همچنان در کارگاه حضور دارد و دانشگاه هیچ اقدامی برای پیشگیری از حوادث مشابه انجام نداده است.»
پیش از این نیز، محمدرضا خلیلی، دانشجوی دکترای دانشگاه تربیت مدرس، در تاریخ بیستوهفتم دیماه ۱۳۸۵ بر اثر انفجاری مشابه جان خود را از دست داد. در آن حادثه نیز یک دانشجوی دختر از دانشگاه شهید بهشتی مجروح شد. در حادثه اخیر نیز فاطمه کفاش و رضا پارسی مجروح و در بیمارستان بستری شدند. دانشجویانی که در این گزارش با آنها گفتگو شده، به دلیل نگرانی از واکنش مسئولان، خواستهاند نامشان فاش نشود.
محمدامین قبلاً هشدار داده بود
انفجار کپسول هیدروژن ظهر روز پنجشنبه در آزمایشگاه دانشکده متالورژی و مواد دانشگاه تهران، به سرپرستی محمود نیلی احمدآبادی، رخ داد و جان محمدامین کلاته، دانشجوی کارشناسی ارشد را گرفت. فاطمه کفاش و رضا پارسی، دو دانشجوی دیگر کارشناسی ارشد نیز در این انفجار مصدوم و در بیمارستان شریعتی بستری شدند. پروژه محمدامین در ترم آخر تحصیلی، درباره سوخت پاک و ذخیرهسازی هیدروژن بود.
او برای کار خود از دستگاهی به نام «سیورت» که دارای کپسول هیدروژن است، استفاده میکرد. یکی از دوستان نزدیک محمدامین درباره شرایط ناایمن نگهداری این کپسول میگوید: «این کپسول باید در خاک دفن میشد، اما در آزمایشگاه رها شده بود. امین و دیگر دانشجویان بارها به مسئول آزمایشگاه اخطار دادیم که این وضعیت خطرناک است، اما اقدامی صورت نگرفت.»
به گفته دوستش، محمدامین در دوران جنگ ۱۲ روزه به مسئول آزمایشگاه هشدار داده بود که در صورت اصابت موشک به اطراف دانشگاه و سقوط کپسول، فاجعهای رخ خواهد داد. او برای جلوگیری از سقوط کپسول، شخصاً چندین کیسه شن و سیمان اطراف آن قرار داده بود. دوستانش معتقدند اگر این کار انجام نشده بود، شدت انفجار و آسیبها بسیار بیشتر میشد.
جزئیات حادثه و فشار تحصیلی
کپسول هیدروژن یک روز قبل از انفجار تعویض شده بود و این کار تخصصی به دانشجویان سپرده شده بود. دوستانش میگویند اساتید مسئول آزمایشگاه برای نظارت بر تعویض حضور نداشتند. محمدامین پس از نصب کپسول، نشتی آن را بررسی کرده بود اما مشکلی مشاهده نشده بود. روز بعد، هنگام کار با همان کپسول، انفجار رخ داد.
او به دلیل مخالفت دانشگاه با درخواست تمدید تحصیل (ترم هفت) و فشار استاد برای دفاع سریعتر از پروژه، دچار اضطراب بود و تلاش میکرد آزمایشهایش را زودتر به پایان برساند. فاطمه کفاش و محمدامین برای انجام تستهای پروژه با هم به آزمایشگاه رفته بودند. به گفته دوستان فاطمه، لحظهای که محمدامین شیر کپسول را باز میکند، انفجار رخ میدهد. شدت موج انفجار به حدی بود که دانشجویان در خوابگاهی با فاصله بیش از ۵۰۰ متر آن را حس کردند.
رضا پارسی، دیگر مصدوم حادثه، نیز به دلیل کمبود وقت برای دفاع از پروژه خود، روز پنجشنبه در آزمایشگاه حضور داشت.
نقص ایمنی و تحریمها
دانشجویان میگویند واحد HSE (بهداشت، ایمنی و محیطزیست) که از سال ۱۳۹۹ در دانشگاه فعال است، باید با مشاهده کپسول ناایمن، مجوز فعالیت آزمایشگاه را لغو میکرد. یکی از دانشجویان از بسته بودن درهای دانشگاه پس از انفجار و تأخیر در ورود آتشنشانی گلایه کرد و گفت: «هیچکس عذرخواهی نکرده و طوری رفتار میکنند که انگار یک اتفاق ساده بوده است.»
تحریمها نیز بر تجهیزات آزمایشگاهی تأثیر گذاشته است. دستگاه «سیورت» توسط دانشجویان قدیمیتر در داخل کشور ساخته شده بود، زیرا امکان خرید نمونه استاندارد خارجی به دلیل تحریم وجود نداشت. بسیاری از تجهیزات آزمایشگاه قدیمی و فرسوده هستند. برخی دستگاههای جدید نیز که با دور زدن تحریمها وارد شدهاند، به دلیل نبود اپراتور خارجی برای نصب و راهاندازی، غیرقابل استفاده ماندهاند.
توقف فعالیت آزمایشگاههای پرخطر
محمدحسین امید، رئیس دانشگاه تهران، در مراسم خاکسپاری محمدامین کلاته حضور یافت و گفت: «انفجار به معنی آتشسوزی نبوده و تیمی برای بررسی علت متلاشی شدن کپسول تشکیل شده است.» او همچنین اعلام کرد فعالیت آزمایشگاههایی که خطر مشابه دارند، به طور موقت متوقف شده است.
محمدرضا تقیدخت، مدیر روابط عمومی دانشگاه تهران، نیز بیان کرد که تمام آزمایشگاهها تحت پایش و بیمه مسئولیت قرار دارند. او با اشاره به اینکه علت دقیق حادثه (خطای سختافزاری، نرمافزاری یا فردی) هنوز مشخص نیست، افزود: «دانشجوی جانباخته آموزشهای لازم را دیده بود.» وی تأثیر تحریمها بر جامعه علمی را تأیید کرد اما گفت اگر دستگاهی استاندارد نباشد، از رده خارج میشود.
روایت دانشجویان از نبود ایمنی
با این حال، دانشجویان و فارغالتحصیلان از تجربیات دیگری صحبت میکنند. احسان، فارغالتحصیل دانشگاه تهران، معتقد است بازرسیهای HSE پیگیری نمیشود و آزمایشگاهها به تکنسین متخصص برای نظارت بر کار دانشجویان نیاز دارند؛ امری که به دلیل کمبود بودجه در دانشگاهها نادیده گرفته میشود.
مهدی، دانشجوی دیگر، از تحمیل پروژههای خارج از دانشگاه توسط اساتید به دانشجویان و همچنین حجم بسیار زیاد کپسول هیدروژن استفادهشده در آزمایشگاه انتقاد کرد.
صبا، دانشجوی آسیبدیده دانشگاه علم و صنعت، شرح میدهد که چگونه در سال ۱۴۰۱ به دلیل بیتجربگی تکنسین جدید کارگاه، دستش در دستگاه لولهبر برقی گیر کرد و آسیب دید. او میگوید دانشگاه در پرداخت هزینههای درمان کمکی نکرد و همان تکنسین هنوز در کارگاه مشغول به کار است.
آفرین، همرشتهای صبا، نیز به نبود لباس کار مناسب برای دانشجویان دختر، قدیمی بودن تجهیزات (برخی برای سال ۱۳۴۷) و استفاده از دانشجویان دکترا به جای تکنسینهای باتجربه به عنوان دلایل دیگر حوادث اشاره میکند.
منبع: هممیهن


























