به گزارش وبسایت اخبار جهان به نقل از روزنامه اعتماد، حمید روشنایی در یادداشتی با عنوان «بازگشت فاشیسم در قرن بیست و یکم» به بررسی این پدیده پرداخته است. او با مقایسه شرایط ظهور فاشیسم در آلمان و ایتالیای دوره جنگ جهانی دوم با الگوی حکومتی دونالد ترامپ در آمریکا، به رشد این پدیده در دموکراسی آمریکایی اشاره میکند. به گفته روشنایی، هرچند وجود نهادهایی مانند قوه قضاییه مستقل و نظام دو حزبی، احتمال ظهور فاشیسم در آمریکا را کاهش میدهد، اما باید توجه داشت که فاشیسم اغلب از درون دموکراسیها و کشورهای دارای نهادهای آزاد ظهور کرده و این نهادها را سرکوب یا کنترل کرده است.
با وجود تلاشهای اروپا برای جلوگیری از بازگشت فاشیسم پس از جنگ جهانی دوم، به نظر میرسد این ایدئولوژی در حال رشد در دموکراسی آمریکاست. رویدادهای کنونی واشنگتن یادآور اروپای دهه ۳۰ میلادی است. فاشیسم واکنشی افراطی به بحرانهای مدرن و شکست نخبگان سنتی بود که با وعده نظم و قدرت ملی روی کار آمد. بیثباتی و بحران کنونی در جهان نیز میتواند زمینه را برای ظهور دوباره آن فراهم کند.
ویژگیهای اصلی فاشیسم شامل تمامیتخواهی، رهبری کاریزماتیک، ملیگرایی افراطی، ضدیت با لیبرالیسم و سوسیالیسم، نظامیگری و خشونتطلبی است. کنترل رسانهها، اقدامات پوپولیستی، اقتصاد دولتی با ظاهری سرمایهداری و ایجاد دشمن مشترک برای اتحاد ملی نیز از دیگر مشخصات آن است. همین ویژگیها بود که آلمان و ایتالیا را در قرن بیستم به سمت جنگ جهانی دوم سوق داد.
شرایط جهان در زمان پیدایش فاشیسم نیز قابل توجه بود. در اروپا هنوز آثار جنگ جهانی اول باقی بود و آلمان به دلیل معاهده ورسای احساس تحقیر میکرد. بحران اقتصادی ۱۹۲۹ بر جهان سایه افکنده بود و قدرتهای نظامی جدیدی مانند ژاپن در حال ظهور بودند. در مقابل، کشورهایی مانند چین ضعیف، بریتانیا و فرانسه خسته از جنگ و شوروی درگیر مسائل داخلی خود بود. آمریکا نیز سیاست انزوا را در پیش گرفته بود و نهادهای بینالمللی مانند جامعه ملل بسیار ناتوان بودند.
در شرایط کنونی نیز جهان با بحرانهای متعددی روبرو است. اروپا درگیر جنگ اوکراین شده و در مقابل روسیه احساس ضعف میکند. چین در حال تبدیل شدن به یک ابرقدرت است و بحران تایوان شدت گرفته است. در خاورمیانه، اسرائیل علاوه بر غزه و فلسطین، با حمله به کشورهایی چون سوریه، لبنان، یمن و ایران، منطقه را ناآرام کرده است. در آمریکای لاتین، اتهامات مربوط به مواد مخدر، کشورهایی مانند ونزوئلا، کلمبیا و برزیل را تهدید میکند. همچنین احتمال درگیریهای منطقهای میان تایلند و کامبوج یا آذربایجان و ارمنستان وجود دارد و حوثیهای یمن نیز دریای سرخ را ناامن کردهاند.
دونالد ترامپ به نظامیگری، پوپولیسم و نمایش قدرت علاقه زیادی دارد؛ این ویژگیها در نظامهای نازیسم آلمان و فاشیسم ایتالیا نیز دیده میشد. با این حال، سیستم دموکراسی آمریکا میتواند مانع ظهور یک هیتلر جدید شود. قانون اساسی این کشور، برگزاری انتخابات آزاد برای کنگره، سنا و مقامات محلی را تضمین میکند. همچنین، نظام دو حزبی و قدرت قوه قضاییه که میتواند دستورات رئیسجمهور را لغو کند، از عوامل بازدارنده محسوب میشوند.
با این وجود، نباید فراموش کرد که فاشیسم از دل دموکراسیها و کشورهای دارای نهادهای آزاد بیرون آمده است. فاشیستها توانستهاند این نهادها را سرکوب کرده یا تحت کنترل خود درآورند. بنابراین، خطر شکلگیری یک راهبرد فاشیستی جدید در جهان وجود دارد. اگر کشورها در برابر سلطهجویی آقای ترامپ مقاومت نکنند، ممکن است جهان با جنگ جهانی دیگری مواجه شود. در این میان، اتحادیه اروپا با وجود توانمندیهایش، همچنان از آمریکا پیروی میکند و حتی به نظرات اعضای خود مانند فرانسه توجهی نشان نمیدهد.
منبع: روزنامه اعتماد


























