به گزارش اخبار جهان به نقل از میگنا، هدیه دادن، فراتر از یک سنت سادهی کریسمس یا سایر مناسبتها، ریشهای عمیق در روان انسان و ساختارهای اجتماعی دارد. این عمل، حسی مثبت و مرتبط با بخشش ایجاد میکند که مراکز پاداش در مغز را فعال میسازد. روانشناسان این حس را “لذت ذاتی” مینامند، لذتی که صرفا از انجام عمل خیرخواهانهی هدیه دادن نشات میگیرد. این لذت به واسطهی فعالسازی مسیرهای آزادکنندهی اکسیتوسین در مغز، به دلیل جنبهی اجتماعی ذاتی عمل هدیه دادن، تقویت میشود. این در حالیست که در مقابل، دریافت هدیه یا حتی برنده شدن پول، چنین اثر شفاف و مستقیمی بر سیستم پاداش مغز ندارد.
روز کریسمس، نمادی جهانی از این عمل است، جایی که مبادلهی هدایا به بخشی جداییناپذیر از جشن تبدیل شده است. اما مطالعات نشان میدهند که این سنت، همراه با چالشهایی است. به گزارش اخبار جهان، یک نظرسنجی از سوی موسسه گالوپ نشان میدهد آمریکاییها در سال ۲۰۲۳ بهطور متوسط ۹۷۵ دلار برای خرید هدیه هزینه کردهاند؛ رقمی که بالاترین میزان از آغاز این نظرسنجی در سال ۱۹۹۹ است. این افزایش قابلتوجه، سوالاتی در مورد ماهیت هدیه دادن و دلایل آن مطرح میکند. چرا افراد چیزهای با ارزش خود را به دیگران میدهند، در حالی که میتوانند از آنها استفاده کنند؟
پاسخ این سوال، به پیچیدگیهای روانشناسی و انسانشناسی مرتبط است. سایمون توماس، محقق نوروساینس و شفقتدرمانی، این پدیده را «لذت ذاتی» مینامد، لذتی که بعضی آن را «تابش گرم» یا «درخشش گرم» توصیف میکنند. اما این صرفا یک حس شخصی نیست. هدیه دادن، از دیدگاه انسانشناسی، ریشهای کهن دارد و در تمام فرهنگها دیده میشود. هدف از هدیه دادن میتواند بیان ارزشهای اخلاقی مانند عشق، مهربانی و قدردانی باشد. از دیدگاه فیلسوفان، از سنکا تا نیچه، هدایا بهترین نمایش خودگذشتگی محسوب میشوند.
مارسل موس، انسانشناس فرانسوی، در مقالهی مشهور خود با عنوان «هدیه» (منتشر شده در حدود یک قرن پیش)، به سه مؤلفهی کلیدی در عمل هدیه دادن اشاره میکند: دادن، دریافت و متقابل. دادن، فضیلت و سخاوت هدیهدهنده را نشان میدهد؛ دریافت، احترام و قدرشناسی گیرنده را؛ و متقابل، پیوند و تداوم روابط را. این متقابل بودن است که هدیه را از یک تراکنش سادهی اقتصادی متمایز میکند. در حالی که خرید و فروش کالا، یک مبادلهی مستقیم و خاتمهیافته است، هدیه دادن، روابط اجتماعی را شکل میدهد و نیروی محرکهی آن، علاوه بر ارزش مادی، احساسات قدرشناسی، محبت و احترام است.
با این حال، در دنیای مصرفگرای امروز، هدیه دادن با چالشهایی روبروست. چیپ کلول، استاد مردمشناسی در دانشگاه دنور کلرادو، به فراوانی بیش از حد هدایا اشاره میکند. در گذشته، محدودیت منابع، هدایا را با ارزشتر و روابط را مستحکمتر میکرد. امروزه اما، تولید انبوه و رواج مصرفگرایی، به افزایش هدایای ناخواسته و دور ریختنی منجر شده است. اخبار جهان به نقل از یک نظرسنجی توسط موسسهی ادوینتا گزارش میدهد که دو سوم از شرکتکنندگان هدایای نو و بلااستفاده دریافت کردهاند. ۲۸ درصد این هدایا را نگه داشتهاند و ۶ درصد آنها را دور انداختهاند. این نشان از نیاز به بازنگری در نحوهی هدیه دادن دارد.
دکتر کلول پیشنهاد میدهد که هدایا معنادار و شخصی باشند. یک هدیهی فکرشده و اختصاصی، احتمال دور انداخته شدن کمتری دارد. او همچنین بر ارزش تجربیات مانند یک وعدهی غذای در رستورانی خاص یا بلیط بالنسواری تاکید میکند که میتوانند جایگزین مناسبی برای اشیای مادی باشند. در نهایت، انتخاب هدیهای با ملاحظات زیستمحیطی و با پرهیز از مصرفگرایی افراطی نیز اهمیت بسیاری دارد.
به طور کلی، هدیه دادن، یک عمل چندوجهی با ریشههای عمیق در روان انسان و ساختار اجتماعی است. از یک طرف، حس رضایت و لذت ذاتی را برای هدیهدهنده به ارمغان میآورد و از سوی دیگر، نقش مهمی در پیوند و تداوم روابط اجتماعی دارد. با این حال، در دنیای مدرن، ضروری است که به معنای واقعی هدیه توجه شود و از مصرفگرایی بیرویه پرهیز کرد.
منبع: میگنا



























