تاریخ : سه شنبه, ۲۷ آبان , ۱۴۰۴ Tuesday, 18 November , 2025

آیا منشا «آگاهی» می‌تواند از نواحی قدیمی مغز باشد؟

  • کد خبر : 100439
  • ۰۵ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۰
آیا منشا «آگاهی» می‌تواند از نواحی قدیمی مغز باشد؟

به گزارش اخبار جهان به نقل از ایسنا، مطالعه‌ای نوین در حوزه علوم اعصاب، فرضیه‌های پیشین در خصوص منشاء آگاهی را به چالش کشیده و نشان می‌دهد که ریشه‌های این پدیده پیچیده ممکن است در بخش‌های باستانی‌تر مغز انسان نهفته باشد. این پژوهش که توسط پیتر کاپولا، دانشمند علوم اعصاب دانشگاه کمبریج، انجام شده، با […]

به گزارش اخبار جهان به نقل از ایسنا، مطالعه‌ای نوین در حوزه علوم اعصاب، فرضیه‌های پیشین در خصوص منشاء آگاهی را به چالش کشیده و نشان می‌دهد که ریشه‌های این پدیده پیچیده ممکن است در بخش‌های باستانی‌تر مغز انسان نهفته باشد.

این پژوهش که توسط پیتر کاپولا، دانشمند علوم اعصاب دانشگاه کمبریج، انجام شده، با بررسی بیش از یک قرن مطالعات علوم اعصاب به این نتیجه رسیده است که متخصصان این حوزه ممکن است نقش مناطق قدیمی‌تر مغز را در ایجاد آگاهی دست‌کم گرفته باشند. یافته‌های این مطالعه، دیدگاه‌های رایج در مورد ارتباط مستقیم قشر مغز با آگاهی را به چالش می‌کشد و مسیرهای جدیدی را برای تحقیقات آتی در این زمینه باز می‌کند.

آگاهی به طور معمول توسط متخصصان علوم اعصاب به عنوان توانایی تجربه ذهنی تعریف می‌شود، مانند تجربه چشیدن یک سیب یا دیدن رنگ قرمز. نظریه‌های غالب در این زمینه، لایه بیرونی مغز انسان، موسوم به قشر مغز، را به عنوان ساختاری بنیادی برای آگاهی معرفی می‌کنند. قشر مغز عمدتاً از نئوکورتکس تشکیل شده است که از نظر تکاملی، ساختاری جدیدتر در مغز پستانداران به شمار می‌رود و مسئول عملکردهای شناختی پیچیده‌ای مانند زبان، استدلال و برنامه‌ریزی است.

در مقابل، ناحیه زیرقشر مغز، که در زیر نئوکورتکس قرار دارد، در طول 500 میلیون سال گذشته تغییرات نسبتاً کمی را تجربه کرده است. این ناحیه که شامل ساختارهایی مانند تالاموس، هیپوتالاموس و آمیگدال است، معمولاً به عنوان یک زیرساخت ضروری برای آگاهی در نظر گرفته می‌شود، اما تصور بر این است که به تنهایی برای ایجاد تجربه آگاهانه کافی نیست. ناحیه دیگری که اغلب در تحقیقات مربوط به آگاهی نادیده گرفته می‌شود، مخچه است. این ساختار که در پشت جمجمه قرار دارد و از نئوکورتکس قدیمی‌تر است، در هماهنگی حرکات، تعادل و یادگیری حرکتی نقش دارد.

کاپولا در پژوهش خود به بررسی مطالعاتی پرداخت که به بررسی تاثیر تغییر فعالیت مغزی بر آگاهی می‌پردازند. این آزمایش‌ها که بر روی انسان‌ها و حیوانات انجام شده‌اند، نشان می‌دهند که تغییر فعالیت در هر یک از این سه بخش مغز می‌تواند منجر به تغییراتی در آگاهی شود. به عنوان مثال، تغییر فعالیت در نئوکورتکس می‌تواند حس خودآگاهی را تغییر داده، باعث توهم شود یا بر قضاوت فرد تأثیر بگذارد. تغییر فعالیت در زیرقشر مغز نیز می‌تواند اثرات قابل توجهی داشته باشد، از جمله القای افسردگی، بیدار کردن یک میمون از بیهوشی یا بیهوش کردن یک موش.

جالب توجه است که تحریک مخچه نیز می‌تواند درک حس آگاهانه ما را تغییر دهد. این یافته نشان می‌دهد که مخچه، که اغلب به عنوان یک ساختار صرفاً حرکتی در نظر گرفته می‌شود، ممکن است نقش مهم‌تری در آگاهی ایفا کند. با این حال، کاپولا تاکید می‌کند که این یافته‌ها به ما اجازه نمی‌دهند که به نتیجه‌گیری قطعی در مورد منشاء آگاهی برسیم. تحریک یک منطقه مغزی ممکن است بر فعالیت سایر مناطق مغز نیز تأثیر بگذارد و تعیین اینکه کدام منطقه به طور مستقیم مسئول ایجاد آگاهی است را دشوار می‌سازد.

برای حل این معما، کاپولا شواهد مربوط به بیمارانی را بررسی کرد که دچار آسیب مغزی شده بودند. آسیب به نئوکورتکس می‌تواند منجر به طیف وسیعی از اختلالات شناختی شود، از جمله از دست دادن حس مالکیت بر اندام‌ها، ناتوانی در تشخیص اشیاء در یک طرف میدان دید و رفتارهای تکانشی. افرادی که بدون مخچه متولد می‌شوند، اغلب می‌توانند زندگی نسبتاً عادی داشته باشند، اما آسیب به این ناحیه در سنین بالاتر می‌تواند منجر به توهم یا تغییرات خلقی شود. آسیب به قدیمی‌ترین بخش‌های مغز می‌تواند مستقیماً منجر به ناخودآگاهی یا مرگ شود.

موارد نادری از کودکان وجود دارند که بدون نئوکورتکس یا بخشی از آن به دنیا می‌آیند. این افراد معمولاً در حالت زندگی نباتی قرار دارند، اما گزارش‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد برخی از این افراد می‌توانند ناراحت شوند، بازی کنند، افراد را بشناسند یا از موسیقی لذت ببرند. این مشاهدات نشان می‌دهد که ممکن است بخش‌های قدیمی‌تر مغز به تنهایی برای ایجاد نوعی تجربه آگاهانه کافی باشند.

به طور مشابه، آزمایش‌ها بر روی حیوانات نشان داده است که برداشتن نئوکورتکس در پستانداران لزوماً منجر به از دست دادن کامل آگاهی نمی‌شود. این حیوانات همچنان می‌توانند رفتارهای پیچیده‌ای مانند بازی کردن، نشان دادن احساسات، تمیز کردن خود و مراقبت از فرزندان خود را انجام دهند. این شواهد دیدگاه رایج مبنی بر اینکه قشر مغز برای آگاهی ضروری است را به چالش می‌کشد.

بر اساس این یافته‌ها، کاپولا پیشنهاد می‌کند که قدیمی‌ترین بخش‌های مغز ممکن است برای برخی از اشکال اساسی آگاهی کافی باشند. بخش‌های جدیدتر مغز و مخچه ممکن است آگاهی انسان را گسترش داده و تصفیه کنند، اما برای وجود آگاهی ضروری نیستند. این یافته‌ها می‌تواند پیامدهای مهمی برای درک ما از آگاهی، مراقبت از بیمار و حقوق حیوانات داشته باشد. همچنین، این احتمال وجود دارد که آگاهی در جهان بسیار رایج‌تر از آنچه تصور می‌کردیم، باشد.

به طور خلاصه، این مطالعه نشان می‌دهد که آگاهی ممکن است از بخش‌های باستانی‌تر مغز ما نشأت بگیرد و دیدگاه‌های رایج در مورد نقش قشر مغز در ایجاد آگاهی را به چالش می‌کشد. این یافته‌ها می‌تواند منجر به تحقیقات جدید در مورد منشاء آگاهی و پیامدهای آن برای درک ما از خود و جهان اطرافمان شود.

منبع: ایسنا

لینک کوتاه : https://akhbarjahan.news/?p=100439
 

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.